شهرداری مشهد در نوروز 1397 اقدام به ایجاد خیابان غذا در خیابان شهید باهنر نموده و تعداد زیادی از شهروندان و مسافران از این خیابان غذا بازدید داشته اند.
در مورد خیابان غذا چند نقطه قوت و ضعف وجود دارد که در زیر بیان شده است. قبل از بیان نقاط قوت و ضعف باید به این نکته اشاره شود که خیابان غذای مشهد فارغ از نقاط ضعفی که دارد ( که کم هم نیست) در مجموع نمره قبولی را میگیرد و برای شروع اقدام ارزشمند و مثبتی است و نقدهای بیان شده به هیچ وجه نافی زحمات و اقدامات ارزشمند و پیشروی شهرداری مشهد در این زمینه نیست بلکه نکات بهبود برای بهتر شدن این نوع تجربه ها در آینده است.
ابتدا نقطه قوت :
1) نکته اول اینکه این اقدام بسیار اقدام خوب و راهگشای اقدامات موثر بعدی در این حوزه است و به همین علت فارغ از نقدهایی که به این کار هست باید به شهرداری مشهد و شورای شهر مشهد تبریک گفته و از تلاش دست اندرکاران این رویداد تشکر کرد. شهر مشهد واقعا نیازمند چنین رویدادهای مفرحی است که مشابه آن را تاکنون کمتر داشته است. متاسفانه شهر مشهد در بسیاری از موارد شهر غم شده است و بسیاری از اقدامات شاد نیز به دلایل مختلف در اینجا ممنوع شده و حداقل هایی که بسیاری از مردم کشور از آن برخوردار هستند نیز در این شهر وجود ندارد و حساسیت های بعضا بیجا باعث شده تفریح خاصی برای مردم مشهد وجود نداشته باشد. خیابان غذا از این جنبه که یک فضای تفریحی با سبکی نو (لااقل در مشهد) به وجود آورده است اقدامی ارزشمند است. همین که یک جاذبه جدید در شهر وجود داشته باشد که تا به حال وجود نداشته است. به هر حال خیابان غذا فتح بابی است برای اقداماتی بسیار وسیع تر و جذاب تر با تم تفریحی و این ارزشمند است.
نقاط ضعف (یا بهتر است بگوییم نکات قابل بهبود) :
1) وقتی در مشهد یک کار وسیع رسانه ای انجام میشود تحت عنوان افتتاح اولین خیابان غذای مشهد، خود به خود توقعات بالایی از این رویداد وجود دارد. یکی از موارد این است که این خیابان غذا، نماینده اکثر غذاهای مشهور و خوب مشهد و برندهای خوب مشهدی باشد. در خیابان غذا این اتفاق نیفتاده است. یعنی نمیتوان آن را نماینده غذای مشهد دانست. از غذاهای سنتی گرفته تا مدرن بسیاری از انواع غذایی که در مشهد بسیار محبوب هستند در این خیابان غذا دیده نمیشد. همچنین بسیاری از برندهای غذای مشهور مشهدی نیز هستند که برای خود دارای سبک هستند و جای خالی آنها در این خیابان غذا به شدت احساس میشد.
2) خیابان غذا جاذبه لازم برای دو بار بازدید کردن را ندارد. به عنوان یک رویداد جالب برای هر مشهدی یا مسافر شاید جالب باشد که یک بار به خیابان غذا برود و آن را ببیند اما عمدتا فاقد جذابیتی است که برای بارهای بعدی آنها را به اینجا بکشاند. این عدم جذابیت البته ناشی از مجموع نقاط ضعفی است که در اینجا به آن پرداخته شده است.
3) رویکرد محتوایی ضعیفی در مورد غذاها و رویدادهای جانبی وجود داشت. از لحاظ محتوایی این خیابان غذا مورد خاصی برای عرضه نداشت. مخصوصا این که تم اصلی این خیابان غذا تم فرهنگی و اجتماعی است اما از نظر فرهنگی و اجتماعی محتوای خاصی در این غذاها وجود نداشت. به این معنی که به طور مثال غذاهای سنتی مشهدی یا خراسانی و یا حتی ایرانی بسیار محدود وجود داشت. یکی از جاذبه های چنین رویدادهایی این است که از لحاظ محتوایی نمایانگر فرهنگ و سنن یک جامعه باشد. این فرهنگ و سنن هم میتواند در غذاها وجود داشته باشد و هم در روشهای تولید غذا مثلا از روشهایی بدیع تر یا سنتی تر استفاده میشد و یا حتی نوع پوشش فروشندگان و تزیینات غرفه و خدمات جانبی و فرهنگی ارائه شده. در خیابان غذای مشهد این امر به صورت بسیار کمرنگ تر از آنچه انتظار میرود وجود داشت و یکی دو غرفه آن هم به صورت بسیار محدود چنین تم فرهنگی و محتوایی داشتند. البته در ابتدای ورودی خیابان غذا اتوبوسی برای نقالی شاهنامه وجود دارد که اقدامی ارزشمند است ولی همانطور که گفته شد انتظار بسیار بیشتری از جنبه های مختلف محتوایی از این رویداد میرود.
4) قیمتهای نامناسب. در چنین جشنواره ها و رویدادها عرف این است که عرضه کنندگان و شرکت کنندگان در این جشنواره خدمات خود را به قیمت پایین تر و به صورت جشنواره تخفیف عرضه کنند که خود باعث جذابیت بیشتر رویداد و انگیزه ای برای حضور چند باره خانواده ها در آن باشد، ولی در خیابان غذا چنین چیزی وجود ندارد و قیمتها تفاوتی با بیرون ندارد و تخفیفی اعمال نمیشود و این از نکات ضعف و باعث بازخورد نامناسب میشود.
5) عدم وجود فضای مناسب برای مراجعان جهت استراحت و صرف غذا. خیابان غذا همانطور که از نام آن پیدا است باید محلی مناسب باشد برای صرف غذا، اما متاسفانه اینطور نبود. به این معنی که نه جای کافی برای تردد عابران وجود داشت و نه محل مناسب و کافی برای نشستن و استراحت و یا صرف غذاهای خریداری شده. باید توجه شود که به هر حال در این نوع رویدادها مشتری مداری حرف اول را میزند و اگر امکانات و تسهیلات خوبی برای انواع مشتریان فراهم نشود باعث بازخورد منفی شده و اثرات بدی خواهد داشت. فضای خیابان غذا در مجموع دارای عرض کمی است که تردد را با مشکل مواجه میکند، فضای نشستن و غذا خوردن بسیار کمتر از آنچه باید باشد است و اینها باعث ایجاد یک تجربه بد برای مشتری میشود. ضمن اینکه به طور مثال از لحاظ قیمتی هم تخفیف و مزیتی در این خیابان غذا وجود ندارد که مشتری این کمبود جا و فضا را به خاطر آن تحمل کند. بنابراین شاید مشتریان ترجیح دهند حال که قرار است همان قیمت بیرون را بپردازند و جاذبه جانبی خاصی نیز در آنجا وجود ندارد پس این خرید غذا را در رستورانهای بیرون انجام میدهند که اقلا فضای نشستن و صرف غذای مناسبی داشته باشند.
6) جانمایی نامناسب. اینکه برای یک کار موقتی دو هفته ای یک خیابان شهر بسته شده و تبدیل به خیابان غذا شود به نظر ایده جالبی نیست. این کار هم باعث ایجاد مزاحمت برای سکنه آن محدوده شده و مخصوصا خیابان باهنر که یکی از آرام ترین خیابان های مشهد است را با ترافیک و ازدحام بسیار بالا مواجه میکند و قطعا باعث سلب آرامش بسیاری از اهالی میشود. ضمن اینکه به دلیل عدم وجود زیرساختهای مناسب در این خیابان مشکلات متعدد به وجود می آید که یکی از مشخص ترین آنها کمبود جا و فضای لازم است. به نظر میرسد برای ایجاد چنین خیابانی که فقط در ایام عید وجود دارد بهتر بود شهرداری در یکی از پارکهای بزرگ خود چنین اقدامی را انجام میداد (مثلا پارک ملت، یا کوهسنگی و …) که هم متعلق به خود شهرداری است و انواع امکانات در آنجا در دسترس است و هم از لحاظ فضا دیگر محدودیتهای مکان فعلی را نداشت و مثلا فضای دور استخر پارک کوهسنگی یا پارک ملت دارای وسعت بسیار بوده و بازدید کنندگان هم از لحاظ دسترسی و هم نشستن و صرف غذا و باز بودن فضا و … در راحتی خیلی بیشتری میبودند. البته اگر قرار بود این خیابان غذا یک رویداد بلند مدت تر باشد معادلات آن فرق میکرد و لیکن در حال فعلی به نظر میرسد استفاده از پارکهای بزرگ شهری یا فضاهای مشابه آن بسیار مناسب تر میبود.
7) عدم وجود خلاقیت. با اینکه خود خیابان غذا در نوع خود و برای مشهد نوعی خلاقیت محسوب میشود اما در درون خود از جنبه های مختلف محتوایی و فضایی و ظاهری و … فاقد خلاقیت مناسب است. به این معنی که در این خیابان غذا تقریبا میتوان گفت همان غرفه های غذا و رستوران ها در بیرون عینا به داخل آمده اند و نه خلاقیتی در پذیرایی مشاهده میشد نه در نحوه طبخ غذا نه در رویدادهای جانبی و نه فضا آرایی و … . انتظار میرفت از جنبه های مختلف بر روی موارد خلاق و بدیع که برای مراجعه کننده جذابیت داشته باشد غنای بیشتری به این خیابان غذا داده میشد.
8) برخی ایرادات جزئی هم وجود داشت مثل اینکه چرا باید سردر خیابان غذا با فونت و شکل بسیار درشت تر عبارت Food Street نوشته شود و چرا همان عبارت فارسی درشت تر و بهتر و غالب نبود. و یا آیا نمیشد اسمی زیباتر و بهتر برای آن انتخاب میشد و از اسامی مربوط به غذا در فرهنگ سنتی ایرانی و با غنا و محتوای بالاتر استفاده میشد؟
در مجموع همانطور که در ابتدای نوشته بیان شده علیرغم این نقاط ضعف باتوجه به اینکه خیابان غذا تجربه جدیدی است میتوان برای تجربه اول این نقاط ضعف را نادیده گرفت و نفس این کار را کاری مناسب و زیبا و در خور تقدیر دانست. امید است در آینده با یادگیری از تجربیات مشابه قبلی کارهایی با عمق و کیفیت بالاتر انجام شود.